من با خانواده بالا وقتی اول دبیرستان بودم، آشنا شدم. از لابه‌لای گفتگوی معلم المپیادمان آقای میرزاخانی که توی عکس هم هست.
سال بعد که امیرحسین هاشمی معلمان شد، بیشتر با این خانواده انس گرفتم. همشهری داستان برای من، یک معنا داشت، خواندن برای لذت. لذت فراموش شده‌ای که این مجله به آن جان می‌داد. 
شهریور پارسال سرطان فساد و رانت‌خواری به این عضو زیبا حمله کرد و جانش را ستاند. حالا اما از خاکستر این ققنوس زیبا دو نوزاد روییده، مجله "سان" و مجله "ناداستان"
پنج شنبه در رونمایی مجله ناداستان وقتی جمعیت حاضر را دیدم، کمی‌ امیدوار شدم به این لذتِ فراموش شده.
برای خانواده بالا که من طفیلی‌اش هستم، آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.

#ناداستان
#از_واقعیت_نترسید

خانواده‌‌ همشهری داستان

یک داستان: حتما می‌میره

مجله ,ناداستان ,خانواده ,زیبا ,همشهری ,داستان ,مجله ناداستان ,به این ,خانواده بالا ,همشهری داستان ,روییده، مجله

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

golgaz آموزش حسابداری مالیاتی و مالیات شخصی اخبار سایت میسکالینگ جوب در آسمان shimamohammadzade کتابخانه عمومی امام الرحمه(ص)نائین سرمایه داری چاهستان کجاست و چه ویژگی های دارد؟ درس محبت شاعرانه عشق